جدول جو
جدول جو

معنی پلاس افکن - جستجوی لغت در جدول جو

پلاس افکن
(اَ هََ)
آنکه پلاس گسترد:
پلاس افکن آخور مرکبانش
فناخسرو و تخت کرمان نماید.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
پلاس افکن
آنکه پلاس گسترد
تصویری از پلاس افکن
تصویر پلاس افکن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ءَ)
کنایه است از دلاور و دلیر و شجاع. پرزور. قوی:
نوک خاری نیست کز خون شکاری رنگ نیست
آفتی بود آن پلنگ افکن کز این صحرا گذشت.
نظیری
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو)
سلاح افکننده. که سلاح خود بر زمین افکند، کنایه از تسلیم شونده:
ز بهرجنگ مخالف چو برگرفت سلاح
شود مخالف او از فزع سلاح افکن.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلنگ افکن
تصویر پلنگ افکن
دلیر، شجاع، قوی
فرهنگ لغت هوشیار